August 2024 · 4 minute read

خداحافظی هنگامه قاضیانی از بازیگری تازه‌ترین خبری است که یادآوری می‌کند که فرهنگ و هنر در ایران و به ویژه رابطه هنرمندان با سیاست طی کمتر از یک سال چنان دگردیسی بزرگی پیدا کرده که به نظر نمی‌رسد تا اطلاع ثانوی برگشت‌پذیر باشد.

خانم قاضیانی، که در آبان ماه سال گذشته و پس از انتشار ویدئویی بی‌حجاب بازداشت شد، حالا می‌گوید که فعلا بازی او بر پرده‌های سینما و صحنه‌های تئاتر دیده نخواهد شد.

او در اینستاگرام نوشته: «من باید می رفتم با قطاری که برام آخرین گلوله آخرین خشاب بود. من باید می رفتم زود زود زود زود. یکی تو خاطره‌هام زخم برداشته بود. وداع من بعد از بیست و چهارسال خدمت با بازیگری.»‌

محدودیت تنها دامنگیر بازیگرانی نیست که دیگر در ایران نمی‌توانند روی صحنه بروند. همین چند روز پیش هم جلوگیری از خروج فاطمه معتمد آریا و گروه نمایش «بچه» از ایران باعث لغو اجرای آن در جشنواره‌ای در وین شد.

سانسور و محدودیت برای هنرمندان اتفاق‌های جدیدی در ایران نیستند، اما گره خوردن آنها با حجاب اجباری ابعاد جدیدی به ماجرا بخشیده است.

تا پیش از این رعایت حجاب و محدودیت‌های پرشمار برای زنان به بخش عادی فعالیت هنری و محصولات فرهنگی رسمی داخل ایران تبدیل شده بود و برای کسی عجیب نبود که زنی در خانه و فضای خصوصی خود با مانتو و روسری به تصویر کشیده شود. اما حالا بازیگران زنی که چهره‌شان برای میلیون‌ها ایرانی آشنا است این هنجار تحمیل‌شده را به چالش کشیده‌اند.

آنچه به مقاومت این هنرمندان در برابر حجاب نیروی دوچندان می‌دهد این است که این مقاومت تنها در برابر سانسور و «ارشاد اسلامی» موها و بدن خودشان نیست. آنها در برابر اجباری ایستاده‌اند که نیمی از جمعیت ایران گرفتارش است: حجاب نه فقط برای زنان بازیگر و در فیلم‌ها و سریال‌ها، که برای تمام دختران و زنان ایرانی و در تمام مکان‌های عمومی اجباری است.

فعال شدن این پیوند مستقیم هنرمندان زن با رنجی که همه زنان عادی دچارش بودند، آنها را به رنج‌های بزرگتری هم متصل کرده است و هنگامه قاضیانی، ترانه علیدوستی، کتایون ریاحی و دیگر ستاره‌های سینما مستقیما علیه حکومت و در همراهی با معترضان سخن می‌گویند.

وقتی خانم قاضیانی در اوج اعتراضات، ویدئویی از خود بدون حجاب همرسانی کرد نوشت: «شاید این آخرین پست من باشد. از این لحظه به بعد، هر اتفاقی برایم بیفتد بدانید که تا آخرین نفس در کنار مردم ایران هستم.»

شناخته‌شده بودن چهره‌هایی چون او برخورد خشن حکومتی را دشوار می‌کند و در عین حال می‌تواند ساده‌تر حمایت دیگر معترضان را جلب کند.

چند روز پس از بازداشت هنگامه قاضیانی، حمید پورآذری و سهیلا گلستانی و چند بازیگر دیگر در ویدئویی در سکوت رو به دوربین خیره شدند. هیچکدام از بازیگران زن آن ویدئو روسری نداشت. پس از بازداشت آقای پورآذری و خانم گلستانی، حرکت آنها تکرار شد.

برای همین شکل اثرگذاری است که در شورای امنیت کشور یک «کمیته چهره‌های خاص» تشکیل شده که کوچکترین فعالیت سلبریتی‌ها را زیر نظر دارد و برای چگونگی سرکوب آنان تصمیم می‌گیرد.

همه هنرمندان ایرانی مخالف حکومت نیستند و بسیاری از آنهایی هم که منتقد وضعیت کنونی هستند صراحتا به اعتراضات نپیوسته‌اند.

اما برای آنها هم روشن است که شرایط دیگر مثل قبل نخواهد شد.

قطب‌الدین صادقی، نویسنده، کارگردان و استاد تئاتر، چند روز پیش به روزنامه اعتماد گفت: «مگر می‌شود در این دوره تاریخی زیست و نسبت به مسائل بی‌اعتنا بود. ما یک تجربه تاریخی سخت را پشت سر گذاشتیم. یک زهری به جان ما ریخته که نمی‌توانیم به هیچ راهکاری آن را از جانمان خارج کنیم.»

آقای صادقی خود معتقد است که هنرمندان باید همچنان به رغم فشارها به تولید هنری ادامه دهند. در برابر او کسانی هستند که می‌گویند تا تغییر شرایط باید از صحنه کنار کشید. تحریم جشنواره فیلم فجر یکی از پررنگترین نمودهای این جهت‌گیری میان هنرمندان بود. رویکردی که می‌توان خداحافظی هنگامه قاضیانی را هم امتداد آن دانست.

اما قطب‌الدین صادقی هم ضرورتا مخالف آنها نیست. او به روزنامه اعتماد گفته که «شما نمی‌توانید برای کسی نسخه بپیچید. عواطف تئاتری‌ها جدا از مردم نیست. آنها نیز در دوران کرونا و حوادث جگرخراش دوره اخیر روحشان آزرده شده است. بسیاری از هنرمندانی که می‌شناسم در این دوره روحشان مرد. دیگر دل و دماغ و انگیزه برای کار کردن ندارند.»

او افزوده هنرمندان «نمی‌توانند تظاهر کنند همه‌چیز عادی است.» و این ناممکن شدن تظاهر به عادی بودن امور در ایران محدود به هنر و فرهنگ هم نیست.

ncG1vNJzZmivp6x7o67CZ5qopV%2BlsrO%2FyJqlaJmiqbakuMSsZpymlG7Eq7DGsbFspw%3D%3D